نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان آنتریک به قلم سارنا آزاد‌رهی با لینک مستقیم

رمان آنتریک نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : ۱۸۵۱

خلاصه رمان: -کثافت چطور تونستی؟! من دختر خوبی بودم… تو گفتی حواست بهم هست… تو… تو منو بدبخت کردی… حالا جواب بابامو چی بدم آشغال؟! بی توجه به من و گریه هام از روی تخت بلند شد. همونطور از اتاق بیرون رفت و طولی نکشید که برگشت…

قسمتی از داستان رمان آنتریک

با صدای ویبره‌ی موبایل نگاه کردم و کیفم که نمی‌دونم کی افتاده بود پایین ماشین رو برداشتم.

مامان بود. لبم رو گاز گرفتم. چی باید می‌گفتم؟!

نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم با انرژی تر باشم: جان مامان؟!

-….

من حالم خوبه دورت بگردم. اومدم خونه‌ی ستایش اینا.

نیشگونی از رون پام گرفتم بابت دوباره دروغ گفتنم. لعنت به من.

صدای جیغ جیغ مامان بلند شد.

-تو بیخود کردی دختر با اون وضع و رفتی خونه‌ی مردم که چی بشه؟ همین الان میام دنبالت نهال فهمیدی؟!

هول شدم: نه نه فردا یه امتحان سخت دارم اگه ستایش کمکم نکنه این ترم تجدید میشم و بابا نمی‌ذاره برم‌. مامان خواهش می‌کنم ‌یه امشبو خونشون بمونم.

واقعا هم قصدم همین بود.

اگه آرمین دست از سرم برمی‌داشت می‌رفتم خونه‌ی ستایش اینا تا یکم رو به راه بشم.

در که باز شد فوری سمت آرمین برگشتم و دستمو روی بینیم گذاشتم تا صداش بلند نشه.

سر تکون داد و پلاستیک داروهام رو روی پام گذاشت.

نفس راحتی کشیدم و بعد کمی حرف زدن مامانو راضی کردم که برم خونه‌ی ستایش اینا.

تلفن رو که قطع کردم آرمین با کنایه گفت: همینه. انقدر بهت گیردادن که تو با دروغ گفتن خودت و قانع کردی و یه رابطه رو با من شروع کردی.

نگاهش کردم: حق نداری راجب خونوادم اینطوری حرف بزنی. حماقت های احمقانه من ربطی به مامان و بابام نداره آرمین!

ماشین و روشن کرد و به حالت تمسخر گفت: هرچی تو بگی سوگلیم!

تنم مور مور شد.

با دست به بازوش زدم: به من لقبی که به صد نفر قبل دادی نگو.

متاسف سرتکون داد: چقدر احمقی. ندیدی ژیلا داشت خودشو می‌کشت؟!

منظورشو نفهمیدم که ادامه داد.

_هیچ کس تا حالا سوگولی آرمین ماجد نبوده جوجه. تو اولین نفری!

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
-کثافت چطور تونستی؟! من دختر خوبی بودم... تو گفتی حواست بهم هست... تو... تو منو بدبخت کردی... حالا جواب بابامو چی بدم آشغال؟! بی توجه به من و گریه هام از روی تخت بلند شد. همونطور از اتاق بیرون رفت و طولی نکشید که برگشت...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    آنتریک
  • ژانر
    عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده
    سارنا آزاد‌رهی
  • ویراستار
    نودوهشتیا
  • صفحات
    ۱۸۵۱
  • حجم
    ۳/۶ مگابایت
خرید کتاب
27,500 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.