خلاصه کتاب:
میان تاریک وروشن ذهنم رنگ روشن چشمانت یک اقاقی بود…اقاقی که راهم راروشن کرد..شاید هنوز دلخورم از له شدن زیر نگاه خیست اما مگر می شود رویای خیس چشمانت رابه دست کابوس فراموشی سپرد… بازبه سویت پرکشیدم که بدانی همه آرزویم چسبیدن به همان رویای خیس است... برایم بمان…بمان... بمان و رهایم کن از این کوچه پر دیوار...
خلاصه کتاب:
ابتدای داستان در مورد دو زوج ، دو زوجی که هر کدوم عاشق همسرشون هستن ! ولی با یه تصادف ، همسر یکی از این زوج ها از بین میره و اون سه نفر دیگه رو تو مسیر هم قرار میده ! علی راضی به رضایت نمیشه ، تنها حرفی که روی زبونشه ، قصاصه ! و اینکه سهیل باید تاوان کاری که کرده رو پس بده ! قانون باید اونو مجازات کنه ! حکم دادگاه ، اعدامه ! اعدام سهیل ! بهارم که عاشق سهیل همسرشه ، هر کاری میکنه تا از علی رضایت بگیره و علی راضی میشه ، اما فقط به یه شرط ، اونم اینکه … پایان خوش!
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختریه که خیلی اتفاقی با یه تصادف سرنوشتش عوضش میشه و پا تو مسیری میزاره که بخاطر عشق مجبور به سکوت میشه و منتظر تلافی می شینه، اما باز هم عشق دیگه ای همه ی حساب کتاباش رو بهم میریزه...
خلاصه کتاب:
همه چیز از یک بغل کردن ساده بچگانه شروع شد! دختری که در تنهایی ها با سرگردی سی و چند ساله احساس همدردی کرد و وارد زندگی اش شد تا هم دردِ نبودن عشقش را فراموش کند و هم برای سرگرد، درد دست درازی و مرگ همسرش را تسکین بخشد.اما دست تقدیر و سرنوشت چرخید و چرخید و چرخید تا این دو را، که از دو نسل متفاوت و بااختلاف سنی زیاد بودند وارد رابطه های ممنوعه کند.
خلاصه کتاب:
تافتهادیب دانشجوی پزشکیست که به تهمت نامزدش از خانواده طرد شده و مجبور به جدایی میشود. اتفاقاتی باعث می شوند همخانهی دکتر سهندنریمان میشود، سهند دشمن قسمخوردهی خاندان ادیب است و تافته بیخبر از همه جا. همهچیز خوب است تا اینکه نامزد سابق تافته این همخانگی را کشف کرده و....
خلاصه کتاب:
رمان طرار روایتگر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستورانهای زنجیرهای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس...
خلاصه کتاب:
اَبی دختر خیلی خوبیه. فحش نمیده و محافظه کارانه لباس میپوشه. اون فکر میکنه اینجوری میتونه از گذشته ی تاریکش فرار کنه. گذشته ی که به خاطرش همراه بهترین دوستش امریکا ,به ایسترن امده تا یه شروع تازه داشته باشه . ابی فقط یه هدفداره: دوری کردن از دردسر. تراویس مددوکس, خود دردسره… پسر بد دانشگاه. یه پسر جذاب, باهوش, یه بوکسور خیلی خوب. تراویس اعتقادی به دوست دختر نداره و...
خلاصه کتاب:
حتی با وجود عرق روی پیشونیش و نفس های منقطعش، به نظر مریض نمی رسید. پوستش مثل سابق اون طراوت و سرخی هلو مانند رو نداشت، و چشم هاش نمی درخشیدن، ولی هنوز زیبا بود. زیباترین زنی که من همیشه می دیدم. دستش سنگین و بی حال روی تخت افتاد، و انگشت هاش در هم پیچیدند. چشم هام روی ناخن های زرد شکننده اش کشیده شد و بالا تر تا بازوی لاغرش، تا شونه ی استخونیش، و سرانجام به چشم هاش رسید. داشت به من نگاه می کرد...
خلاصه کتاب:
تا به حال خواسته اید که بیشتر در زندگی شخصیت مورد علاقه تان فرو بروید؟ در این کتاب به گذشته می رویم و بیشتر با زندگی تراویس مددوکس، قهرمان سرکش داستان آشنا می شوید... در این کتاب شخصیت های آشنای کتاب های قبل را بیشتر می شناسیم. همانطور که می دانید اَبی در کتاب قبل خیلی ناگهانی با تراویس ازدواج می کند و جزییات این ازدواج مخفی نگه داشته می شود، اما در این کتاب جزییات باز می شوند و به سفری پر احساس با شخصیت های داستان می رویم...
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
588 نوشته
579 محصول
0 کامنت
1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.