خلاصه کتاب:
غزال دختر یه تاجر معروف به اسم همایون رادمنشه که به خاطر مشکل پدرش و درگیری اون با پدر نامزدش، مجبور میشه مدتی همخونهی خسرو ملک نیا بشه. مرد جذاب و مرموزی که مادرش به خاطر اتفاقات گذشته قراره دمار از روزگار غزال دربیاره و این بین خسرو خان.
خلاصه کتاب:
ترانه در نوجوانی به بامداد مرد جوان همسایه شان دل می بندد؛ وکیل جوانی که بعد از مرگ مشکوک پدرش سرپرست خانوادهاش است. سالها گذشت و با اینکه ترانه رسیدن به بامداد را بعید میداند ولی احساسش به او نابتر و بزرگتر میشود، تا جایی که تمام روح و قلبش با عشق پنهان او پر میشود. درست در بزنگاه زندگی و در تنگنای اصرار مادرش برای ازدواج با پسر دوستش، با خواستگاری ناگهانی بامداد و دلیل پنهانش مواجه میشود و این آغاز ماجراست...
خلاصه کتاب:
نور از شیار پرده افتاده بود پشت پلکهایم. خوابم کال مانده بود. درست مثل چند شب قبل. روی پهلو چرخیدم و چشم بازکردم. صورت مادری با فاصلهی کمی از من روی بالش آرام گرفته بود. چشم هایش بسته بود و لب هایش میلرزید. نفسش بوی ماندگی میداد. بوی دهانی بدون دندان. به کندی روی تشک نشستم. موهایم را روی شانه جمع کردم و چشم دوختم به حرکت کرخت عقربه های ساعت که انگار یک جهان روی شانه شان سنگینی میکرد...
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
588 نوشته
579 محصول
0 کامنت
1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.