خلاصه کتاب:
این داستانی دربارهی فداکاریه... دربارهی مرگ ... عشق... آزادی. این داستانی دربارهی یه حس همیشگیه. هیون آنتونلی و کارماین دمارکو در دو موقعیت کاملا متفاوت بزرگ شدهاند. هیون، یه برده نسل دوم که توی خونهای وسط صحرا محبوس شده روزهاش پر از کارهای سخت و بدرفتاری های وحشتناکه. کارماین، توی یه خانوادهی ثروتمند مافیایی به دنیا اومده، یه زندگی پرمزایا و افراطی دارد. حالا چرخش تقدیر سبب میشود که دنیای این دو نفر با هم تلاقی کند. که میون تارهایی از دروغ و رازها گرفتار بشنوند. آنها میفهمند که گرچه در ظاهر با هم فرق دارند اما در بطن، از اون چیزی که دیگران فکرش رو میکنند نقاط مشترک خیلی بیشتری بینشون هست ...
خلاصه کتاب:
چی میشه وقتی درون یه خانوادهی از ریشه مافیایی متولد بشی، پدرت دُن باشه اما هیچ علاقهای برای گرفتن جایگاهش نداشته باشی؟ چی میشه اگه تو یه مهمونی مافیایی چشمت به یه دختر زیر سن قانونی بخوره و عشق مثل یه آذرخش بهت میزنه؟ چی میشه اگه بخوای از اعتبار مافیائیت به عنوان یک پرنس مافیایی استفاده کنی و اون دختر رو نجات بدی؟ اینجاست که روسای مافیا برات یک شرط میذارن؛ یکی از ما باش تا اون دختر رو آزاد کنیم. وقتی مجبوری به خاطر یک دختر زندگی خودت رو وثیقه بگذاری و وارد دنیای سیاه مافیا بشی. آیا عشق واقعا ارزشش رو داره؟
خلاصه کتاب:
دختری با یک عاشقانه خاص قرار است وارد دنیای دیگر شود. دنیایی رمزآلود با اتفاقاتی غیرمنتظره. یک قهرمان نیاز دارد برای تغییر تفکراتش دنیایش زیباست تحولات عظیمش اورا زیباتر میکند از خنده ها و لباس های فاخر و مغرور بودن به مظلومیت و چادر می رسد؛ یک تحول عظیم یک تحول باور پذیر با دختری که اویل چهرهای زیبا دارد اما رخسارهاش فرو میریزد. آینده این دختر را یک قهرمان تغییر میدهد. یک عاشقانه که در این عصر باورش کمی مشکل است اما با عشق شدنی است اما عشقهای بزرگ همیشه پایانش خوش نیست، شاید این بار پایانش چون قهوه تلخ است…
خلاصه کتاب:
یزدان کیانی، مرد مقتدرو مرموزیه که به دنبال پیدا کردن قاتل همسرشه. کسی که به عنوان مقتول دستگیر شده، پسر عموشه اما یزدان خوب میدونه پسر عموش قاتل نیست. و برای همین به دنبال پیدا کردن قاتل اصلی میافته. سروین پایدار، دختر جسورو باهوشیه که به تازگی با پسر عموی یزدان نامزد کرده و حالا با زندان افتادن علی، با یزدان همدست میشه تا قاتل اصلی رو پیدا کنند و علی رو نجات بدن...
خلاصه کتاب:
دختری بزرگ شده پرورشگاه با هزار جور بدبختی برای خودش خونه ای دست پا کرده ولی سر بزنگاه متوجه کلاه بزرگی که سرش گذاشتن میشه خونه جدید و آمال آرزوهایش به نام شخصی دیگر است .. و آن شخص پسری جذاب و همه چیز تمام...
خلاصه کتاب:
مهرو دختری ۲۵ ساله که استاد دفاع شخصی است و رویای بالرین شدن را در سر میپروراند. در شرف نامزدی است اما به ناگهان درگیر ماجرای عشق ناممکن برادرش میشود و به دام دو افسر پلیس میافتد که یکی از آنها به دنبال انتقام و خون خواهی و دیگری به دنبال نجات معشوقهاش است. آیهان مردی که تمام زندگیاش را وقف پرونده شهادت مشکوک پدرش سرهنگ احمد زرنگار کرده است و پولاد که پای عشقش شیرین درست در وسط همین پرونده گیر کرده.
خلاصه کتاب:
وقتی یک رابطه به بنبست عاشقی میرسد؛ همان جایی که دیگر احساسی باقی نمانده و هر چه هست حسرت گذشتهی بر جای مانده است، امکان ندارد تمام تقصیرها بر گردن یک نفر باشد! یک جایی... یک روز و حتی لحظهای قدِ چشم بر هم زدن هر دو نفر خودخواه شدهاند، عشق را به سخره گرفتهاند و فکر کردهاند بدون عشق هم سَر میشود! اما کاش انسانها میفهمیدند وقتی یک روز دو قلب خالصانه با هم پیوند میخورند هرگز بعد از آن نمیتوانند...
خلاصه کتاب:
سرگرد اینترپل سام نیکنام ملقب به آلفاباس، مردی استثنایی و مشهور کسی هست که به دنبال گذشته رازآلودش کمر به قتل پونزده شخص میبندند، سام به دنبال تلخترین حقیقت زندگیش شمشیر دولبهای به دست گرفته و به رسم ویرانی، نابودگر متظاهر شده و با مخفی شدن تو نقاب فداکاری، انتقامِ قضاوتهای بیرحمانه اطرافیانش را میگیرد، او در گذشته غرق میشود، تا اینکه از...
خلاصه کتاب:
داستان افراد گمگشته ای از قافله زندگی،کسانی که تابو هارو شکسته و به دنبال خوشی های لحظه ای بودند دخترکی که برای رسیدن به عشق نافرجامی چه حرمت ها که نشکست، زنی که زندگی چندین ساله را قربانی هوس و پول نکرد اما در میان انان شکوفه ای نوبرانه وجود دارد که رسم عاشقی و زندگی را می آموزد.
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
589 نوشته
580 محصول
0 کامنت
1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.