رمان تخریبگر نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه ، معمایی، هیجانانگیز ، رازآلود
تعداد صفحات : 2048
خلاصه رمان : دختری بزرگ شده پرورشگاه با هزار جور بدبختی برای خودش خونه ای دست پا کرده ولی سر بزنگاه متوجه کلاه بزرگی که سرش گذاشتن میشه خونه جدید و آمال آرزوهایش به نام شخصی دیگر است ..
و آن شخص پسری جذاب و همه چیز تمام…
قسمتی از داستان رمان تخریبگر
یک راست سروقت پنجره ی پذیرایی رفتم: پرده را کنار زدم و بعد از باز کردن پنجره، پرده را به حالت اسبق در آوردم و عقبگرد کردم؛
دست به سینه با تبسمی که روی لب هایم نقش بسته بود، به خانه ای که دیگر متعلق به خودم بود، چشم دوختم؛ خانه ی مبله ای که
ضروریترین لوازم زندگی را داشت و میشد چند صباحی با آن روزگار گذراند!
بالاخره بعداز آن زندگی سخت و گذراندن سال ها اجاره نشینی، این خانه ی نقلی هشتاد متری برایم حکم بهشت را داشت.
سرامیک های سفید و براق کف خانه، لبخند خبیثی روی لبم نشاند؛ به یاد دوران کودکی ام که همیشه از این سر پرورشگاه تا آن سرش را پا برهنه میدویدم و
سرمای سرامیک ها را به جان میخریدم، دمپایی هایم را از پا در آوردم. برخورد کف پاهایم با سرامیک های سرد، حالم را دگرگون می ساخت و من را به روزهایی که به سرعت برق و باد طی شدند برد.
با خنده سری تکان دادم تا خاطرات رقصان پیش چشمم کنار بروند و نگاهم روی جز به جز پذیرایی به گردش درآمد؛ یک دست مبل راحتی و یک قالیچه ی کوچک که آن را خودم خریده بودم، کل لوازم پذیرایی را تشکیل میداد.
میدانستم خانه به شدت عریان است و نیازمند یک تلوزیون برای سرگرم کردن خودم و دیگر اقلام تزئینی هستم، اما فعلاا تمام بودجه ی من برای خرید همین خانه خرج شده بود و پولی در دست …