خلاصه کتاب:
این بار از نیمه می رسیم به پایان. نه از ابتدا… ابتدا همیشه شروع نیست… ترانه دختری که بخاطر اشتباهی که دیگران فکر می کنند پشت پا میزنه به ارثی کلان ... اما آیا ترانه اشتباه کرده یا این دیگران هستند که از واقعیت ها آگاه نیستند…
خلاصه کتاب:
درباره زندگی آرامِ دختريست كه با شروع عمليات ساخت و ساز برابر كافه كتاب كوچكش و برگشت برادر و پسرخاله اش از آلمان، اين زندگی آرام دستخوش نوساناتي مي شود.
خلاصه کتاب:
مریم به لبه پنجره تکیه داده بود. چشم هایش سرخ سرخ بودند. دل من با سرخی چشم هایش بی تاب می شد. با درد دلش مشت می شد. این دل لامروتِ من با درد رفیق کودکی هایم، عجیب درد می شد. –رحمان چی میگه؟ –میگه حرف حرفه بی بیه… بی بی که میگه بچه… باید مادر بشم… باید پدر بشه… باید خفه بشم… باید لال بشه. مریم تمام عمرش را خفه شده بود. پدرش با بی مهری، خفه اش کرد.
خلاصه کتاب:
دختری که باتمام از دست رفته هایش شروع به سازش می کند… به گذشته نگریستن شده است عادت این روزهایم... نگاه که می کنم می بینم... تو به رویاهایت اندیشیدی... من به عاشقانه هایم...ع تو انتقامت را گرفتی... من تمام نیستی ام را... بیا همین جا تمامش کنیم... بیا کشش ندهیم... بیا و تو کیش شو.. می آیم و مات میشوم... و تو را به خیر میسپارم... خودم را به سلامت...
خلاصه کتاب:
یه مرد ۷۰ ساله پولداربه اسم زرنگار که دوتا پسر و دوتا دختر داره.دختر دومش کیمیا مجرده که عاشق استاد نخبه دانشگاهشون به نام طاهاست. کیمیا قراره با برادرشوهر خواهرش باسم نامدار ازدواج کنه ولی با طاها فرار میکنه و از ایران میره. زرنگار هم در عوض خواهر ۱۷ ساله طاها به اسم طلا راکه خودش عاشق پسرخالش به اسم امیر را مجبور میکنه باهاش ازدواج کنه و تو خونه ش بعنوان خدمتکار کار کنه…
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
587 نوشته
579 محصول
0 کامنت
1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.