نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان آوای نیاز تو به قلم کیمیا مهر با لینک مستقیم

رمان آوای نیاز تو نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۱۳۴۹

خلاصه رمان : چه پارادوکس مضخرفی، من از دور کیک به دست و ناباور شایدم دلشکسته خیره بودم به صحنه رو به روم ولی آدمایی که دورم جمع بودن با شادی دست میزدن و رو به روم مردی بود که کنار ژیلا نشسته بود… مردی که بهم دروغ گفته بود و تمام احساسات من رو به بازی گرفته بود؛ پس اون یه مرد معمولی نبود!

قسمتی از داستان رمان آوای نیاز تو

*جاوید* دستش و دور دستم حلقه کرده بود و خواستیم از پله ها بالا بریم که دستم و کشید و گفت: وای واستا جاوید.

کلافه نگاهش کردم که دستی تو کیف دستی قرمزش کرد، ماسک مشکی که روش پُره پولک مشکی بود درآورد و زد به صورتش…. آخه این مسخره بازیا چی بود دیگه؟

حسابی کلافم کرده بود و از عمارت تا این جا هر کار کرده بود به خاطر حضور آقابزرگ به سازش رقصیده بودم و اگه آقا بزرگ کنارمون نبود سرش یه داد حسابی میزدم!…

دستش و دوباره دور بازوم حلقه کرد و بالاخره از پله های سفید بالا رفتیم و به ورودی رسیدیم!…

کارت دعوت و به نگهبان دادم که دره سفید بزرگ روبه رومون رو برامون باز کرد و وارد سالن شدیم!…

صدای موزیک لایت به گوش میخورد و خانمی اومد جلو و پالتو ژیلا رو ازش گرفت اما من بیخیال همه ی این تجملات تمام فکر و ذهنم پیش آوا بود؛

انگار عادت کرده بودم به حضورش! مگه قرار نشد رسید خونه بهم زنگ بزنه؟!…

تو فکر خودم بودم که ژیلا ضربه ای به پهلوم زد و من و متوجه آقابزرگ و اطراف کرد!…

آقابزرگی که روبه روی مثلا پدر فرزان که نمیدونم کی جلومون سبز شده بود ایستاده بود و به من اشاره می‌کرد.

_بله اختیارات شرکت و دیگه کامل به جاوید دادم.

اخمام رفت توهم تو و به اجبار دستم و دراز کردم و به پدر فرزان دست دادم و گفتم: _پس دارین میرین جناب عظیمی.

سری تکون داد و گفت: بله جاوید جان منم مثل آقابزرگ خودم و بازنشسته کردم…

اختیارات و دادم به پسرم فرزان!… اون حواسش جمع کارا رو میدم دست خودش …

لبخندی به زور زدم و چیزی نگفتم …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
چه پارادوکس مضخرفی، من از دور کیک به دست و ناباور شایدم دلشکسته خیره بودم به صحنه رو به روم ولی آدمایی که دورم جمع بودن با شادی دست میزدن و رو به روم مردی بود که کنار ژیلا نشسته بود... مردی که بهم دروغ گفته بود و تمام احساسات من رو به بازی گرفته بود؛ پس اون یه مرد معمولی نبود!
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    آوای نیاز تو
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    کیمیا مهر
  • ویراستار
    نودوهشتیا
  • صفحات
    ۱۳۴۹
  • حجم
    ۳/۸ مگابایت
خرید کتاب
28,300 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.