نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان ترس رهایی به قلم ریحانه علی کرم با لینک مستقیم

رمان ترس رهایی نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۱۸۷۳

خلاصه رمان : با سرمای بیش از حدی، چشمام باز شد! نمیتونستم تشخیص بدم کجام؟! انقدر همه جا تاریک بود که نمیفهمیدم من کور شدم یا اینجا هیچ روزنه‌ای به بیرون و روشنایی نداره؟! گنگ و گیج و سردرگم توی خودم جمع شدم، مگه بعد از اون چیزی هم مهم بود که بخوام بهش فکر کنم؟! اصلا، کور هم شده باشم! بهتر! به قول یه شاعر که میگفت: -شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟!مگه بدون تو، چیزی توی این دنیا مونده که قشنگ باشه و دلم بخواد ببینم! دیدی کیان؟! دیدی چیکار کردی باهام؟! تو که تنهاییمو دیدی، چرا تنهاترم کردی؟! مگه قول ندادی بمونی؟؟

قسمتی از داستان رمان ترس رهایی 

با تقه ای که به در خورد، از فکر اومدم بیرون و سریع وضعیتم رو درست کردم،

این دختر، با اون موهای فرفری و چشمای خرمایی، عحیب توی دلم جا باز کرده بود و قصد بیرون رفتن هم نداشت؛

نفس عمیقی کشیدم و اجازه ورود دادم، در باز شد و یکی از محافظام، با یه پاکت اومد داخل، با اشارم گذاشتش روی میز و خودش عقب عقب برگشت و از در رفت بیرون!

با بسته شدن در، پاکت رو برداشتم و بهش نگاه کردم، بدون تاریخ، بدون ادرس فرستنده، بدون شماره، بدون اسم! عجیب بود!

پاکت حجیمی هم بود، ابرویی بالاانداختم و درش رو باز کردم ولی دیدن محتویاتش باعث شد از شدت تعجب بایستم!

چند ست لباس زنونه، چندتا عکس و یه نوشته، عکس ها، عکس های هستی بودن ولی نه توی خونه ی کیان، یه جایی که نمی شناختم و لباسا، همونایی بودن که توی عکس تنش بود!

اون نوشته رو باز کردم و شروع کردم به خوندن و با هر خطش، بیشتر حالم بد میشد!

نمی تونست واقعیت داشته باشه، نمی تونست درست باشه، من اون عشق رو توی نگاه هستی دیده بودم،

من می دونستم چقدر به هم علاقه دارن، نمیشد، این فقط یه مشت چرندیات بود تا من رو از گشتن دنبالش منصرف کنن،

اونا می دونستن من دنبال اون دخترم، می دونستن که بالاخره گیرشون میندازم، چون می دونستن، داشتن با این کارا برای خودشون وقت می خریدن، مطمئن بودم….

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
با سرمای بیش از حدی، چشمام باز شد! نمیتونستم تشخیص بدم کجام؟! انقدر همه جا تاریک بود که نمیفهمیدم من کور شدم یا اینجا هیچ روزنه‌ای به بیرون و روشنایی نداره؟! گنگ و گیج و سردرگم توی خودم جمع شدم، مگه بعد از اون چیزی هم مهم بود که بخوام بهش فکر کنم؟! اصلا، کور هم شده باشم! بهتر! به قول یه شاعر که میگفت: -شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟!مگه بدون تو، چیزی توی این دنیا مونده که قشنگ باشه و دلم بخواد ببینم! دیدی کیان؟! دیدی چیکار کردی باهام؟! تو که تنهاییمو دیدی، چرا تنهاترم کردی؟! مگه قول ندادی بمونی؟؟
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    ترس رهایی
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    ریحانه علی کرم
  • ویراستار
    نودهشتیا
  • صفحات
    ۱۸۷۳
  • حجم
    ۴/۱ مگابایت
  • منبع تایپ
    نودهشتیا
خرید کتاب
27,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.