رمان ثمره انتظار نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۳۹۲
خلاصه رمان : داستان درباره دختری به اسم ثمره و پسری به اسم میثاق هستش. ثمره دختریست که از کودکی ناف بر میثاق شده. میثاق نیز یک سالن زیبایی اندام دارد و عاشقانه ثمره را دوست دارد. این در حالی است که ثمره میثاق را به عنوان پسر عمه دوست دارد نه یک عشق…
قسمتی از داستان رمان ثمره انتظار
ساعت شش عصر بود… و من حاضر و آماده منتظر شازده بودم.
اي تو روحت ميثاق…. من موندم چه جوري با اون افتضاحي كه بار آوردي خيلي رو داري كه به بابا زنگ مي زني و قرار ميذاري.
شيطونه مي گه بزنم از وسط دو شقّه اش كنم.. اصلا چرا دوشقّه؟ مي خوام ريز ريزش كنم. بعدم ده دور از تو چرخ گوشت ردش كنم كه هيچي از اين موجود بي خاصيت باقي نمونه.
راس ساعت شش عصر بود كه زنگ درو زدن. اَه بازم يكي از نكته هاي مثبت اخلاق ميثاق. آقا هميشه آن تايم بود.
نكبت هزار تا خصلت خوب داشت ولي باز هم به چشم من يه عوضي بود. از قصد و براي در آوردن حرصش چادر سر نكردم كه هيچ….
كلي هم به خودمم رسيدم. يه مانتوي كوتاه مشكي با يه شال روشن با كلي ريمل و يه رژ مايع صورتي ملايم… هــوم قيافه ي ميثاق ديدن داره ها…
نمي دونم اين دعوت شام ديگه چه مدلشه؟ اصلا آفتاب از كدوم طرف در اومده مهربون شده؟ دعوت به شام؟ اونم ميثاق؟ جزو محالاته.
اصلا رستوران رفتن و دعوت به شام و اين جلف بازي ها تو گروه خون ميثاق نبود.
بعد از نيم ساعت لفت دادن و صد بار بالا پايين كردنِ قيافه ام و هزار بار غرغرهاي مامانو شنيدن رفتم دم در… اولين اتفاقي كه افتاد بالا پريدن جفت ابروهام بود….