نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان خاکستری به قلم نگار رازقندی با لینک مستقیم

رمان خاکستری نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۱۶۳۵

خلاصه رمان: _ خاله؟ الان چشم‌های تو آبیه یعنی همه چیز رو آبی میبینی به جسم ریز میزه درنا که روی پام نشسته بود خیره شدم و خندیدم.-مگه چشم هاش تو که قهوه ایه همه چیو قهوه ای مبینی بچه؟ بهم خیره شد و دندون‌نما خندید. -نه! محکم تر بغلش کردم و از تاب پایین اومدم تا لبه باغچه حیاط بشینم و به محض بلند شدنم صدای باز شدن درب ناگهانی خونه اومد و قامت آبان تو چهارچوب ظاهر شد و پشتش مادرش اومد. -واستا آبان؛ واسه چی الکی شلوغش می‌کنی؟ مگه قرآن خدا غلط میشه تو طعم بچه دار شدن رو بچشی؟ …

قسمتی از داستان رمان خاکستری

-کلاسم از فردا شروع میشه؛ نمی‌تونم همینجا بمونم و ترمم رو الكى الكى بیوفتم!

در حالی که کاغذهای توی دستش رو زیر و رو می کرد سرش رو بالا آورد.

-الان جدی جدی باورت شده شوهرتم اومدی اجازه بگیری؟

سرم رو به نشونه نفی تکون دادم.

-خواستم یاداوری کنم درنا رو باید ببریم پیش مامانم؛ سر راهت هم من رو تا دانشگاهم برسونی!

کاغذها رو رها کرد و سر تکون داد.

-نصف شب یادت افتاده که اینارو بگی و برنامه کل روزم رو بهم بریزی؟

شونه بالا انداختم.

-میل خودته بخوای منو برسونی یا چی؟! فقط خواستم واست فرصت ایجاد کنم تا بتونی لطفم رو جبران کنی!

ساعت موبایلش رو کوک کرد و سوالی نگاهی انداخت.

-یادم نمیاد در حقم لطفی کرده باشی؟

به عنوان خواهر زن و شوهر خواهر زیادی مرزهای بینمون رو شکسته بودیم که با نیش و کنایه حرف می‌زدیم اما به عنوان یک زن و شوهر شرعی هم دست کمی از موش و گربه نداشتیم.

-این که یادت نمیاد علائم الزایمره و با اینکه خودت نمیخوای به یاد بیاری خیلی تفاوتشه؛

همین که شناسنامه سفیدم به خاطرت خط خطی شده خودش لطف بزرگیه.

قلنج گردنش رو به حرکتی شکست و به نوعی خستگیش رو گرفت.

-برو بخواب تا منت مابقی چیزها رو هم سرم نذاشتی! صبح هم خروس خون بیدار نشی خودت باس با خط یازده تا دانشگاه گز کنی.

لبخند رضایت مندی زدم.

ساحل راست می‌گفت آبان آدم بد قلقی بود اما اگر یاد می‌گرفتی که چطور گره هاش رو از هم باز کنی کم کم راه می‌اومد.

قبل از رفتنم زیر لب زمزمه کرد: روی زمین هم نمی‌خواد بخواب با این وضعیتت!

سوال عظیمی ذهنم رو درگیر کرد: پس خودت کجا می‌خوابی؟

قدمی نزدیک اومد …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
_ خاله؟ الان چشم‌های تو آبیه یعنی همه چیز رو آبی میبینی به جسم ریز میزه درنا که روی پام نشسته بود خیره شدم و خندیدم.-مگه چشم هاش تو که قهوه ایه همه چیو قهوه ای مبینی بچه؟ بهم خیره شد و دندون‌نما خندید.-نه! محکم تر بغلش کردم و از تاب پایین اومدم تا لبه باغچه حیاط بشینم و به محض بلند شدنم صدای باز شدن درب ناگهانی خونه اومد و قامت آبان تو چهارچوب ظاهر شد و پشتش مادرش اومد. -واستا آبان؛ واسه چی الکی شلوغش می‌کنی؟ مگه قرآن خدا غلط میشه تو طعم بچه دار شدن رو بچشی؟ …
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    خاکستری
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    نگار رازقندی
  • ویراستار
    نودوهشتیا
  • صفحات
    ۱۶۳۵
  • حجم
    ۵ مگابایت
خرید کتاب
28,400 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.