رمان دوباره عشق نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، غمگین
تعداد صفحات : ۸۱
خلاصه رمان: شقایق بیماری قلبی دارد او در نوبت پیوند قلب است. شقایق عاشقانه به پسر عموی خود علی عشق میورزد. عمو بخاطر بیماری او با این ازدواج مخالف است.قلبی برای پیوند در دست است ولی برادر او میگوید با این شرط قلب را میدهد که شقایق با او ازدواج کند. خانواده شقایق رضایت می دهند و شقایق به ناچار با خسرو ازدواج می کند. خسرو بسیار زیبا و ثروتمند است ولی شقایق همچنان عاشق علی است…
قسمتی از داستان رمان دوباره عشق
هنگام غروب بود که بر اثر بوی نامطبوع سیگاری که در اتاق پیچیده بود از خواب بیدار شدم.
وقتی چشم باز کردم به اطراف خوب نگاه کردم.
خسرو روی صندلی راحتی که رو به روی تختم بود نشسته و خیره به من سیگار می کشید.
تاپ یقه بازی به تن داشتم خودم را جمع و جور کردم و ملافه را روی بدنم کشیدم.
خسرو لبخندی زد و گفت: ای کاش منم میتونستم با یه قرص انقدر راحت بخوابم.
نگاهم افتاد به جلد قرص که رو عسلی کنار تختم بود و گفتم: قابل شما رو نداره مال شما.
خسرو از روی صندلی بلند شد پنجره را باز کرد تا دود سیگار خارج شود.
روی تخت کنارم نشست با مهربانی گفت: خواهش می کنم تحت هیچ شرایطی برای خواب از قرص استفاده نکن.
به آرامی ازش فاصله گرفتم و گوشه تخت کز کردم.
پوزخندی زدم و گفتم: نمی خواهید بگید که نگران حال من هستید؟
خسرو لبخند تلخی زد و گفت: من دو ماهه که نگران حال تو هستم. حالا چرا اینقدر فاصله می گیری.
سکوت کردم. چون جوابی برایش نداشتم.
از سکوت من بهره برد و گفت: می دونم که از من دل خوشی نداری و با ازدواج با من راضی نبودی و شاید هم بیشتر از علاقه و عشق از من کینه به دل داری درست فهمیدم؟
در چهره اش دقیق شدم و با تمام جسارتم گفتم: می خواهید حقیقت را بدانید؟
_بله اگر چه تلخ.
با خونسردی گفتم: بله درست فهمیدید من از شما متنفرم.