نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان قبله گاه شیطان به قلم آرمیتا فسایی با لینک مستقیم

رمان قبله گاه شیطان نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۳۱۲۰

خلاصه رمان : من گلبرگم، شب زایمانم از خونه‌ی شوهرم فرار کردم چون می‌خواست تو اون وضعم بهم دست درازی کنه. نیمه شب با ماشینی تصادف کردم که صاحبش دکتر خوش قد و بالایی بود که من رو برد خونش. طلاقم رو گرفت و برای این که تحت حمایتش باشم من رو صیغه کرد. قرار نبود بینمون اتفاقی بیوفته ولی …

قسمتی از داستان رمان قبله گاه شیطان

پاکت غذاها را روی کانتر قرار داد و با صدای نسبتاً بلندی خواهرش را برای بار چندم به صرف شام صدا کرد.

-مهرسا بیا دیگه دختر چرا استخاره میکنی؟

به سرعت از اتاق بیرون دویید و در حالی که هدفونش را از روی گوش هایش بر می داشت گفت: رادی با طلا حرف نزدی این چند روز؟

پشت میز ناهارخوری نشست و طبق عادت ظرف زيتون مورد علاقه اش را به دست رادمهر سپرد.

-نه چطور؟

ظرف جوجه را سمت خودش کشید و درب آلومینیومی شکلش را به آرامی برداشت.

عطر خوش برنج را استشمام کرد و قاشقش را با ذوقی توصيف ناشدنی برداشت.

هوی آبجی خنگم اون غذای منه دستت بخوره بهش می‌کشمت!

مهرسا نتنها عقب نکشید بلکه با گفتن برو بابا به کارش ادامه داد و شروع به خوردن کرد.

رادمهر ظرف زیتون را مقابلش قرار داد و خودش به اجبار ظرف زرشک پلو را جلو کشید و همزمان پرسید: نگفتی! طلا چی شده؟

دست خودش نبود اما کمی… دلتنگ شده بود و قلب است دیگر! هیچ توقعی نباید از این ماهیچه احساسی داشت.

مهرسا مغموم قاشقش را کنار گذاشت و تکیه اش را به پشتی صندلی داد.

دست هایش را روی سینه اش قفل کرد و با چشمانی ریز شده خیره برادرش شد.

-داداش شما از هم جدا شدین آره؟

اخم های رادمهر به سرعت در هم فرو رفت و کلافه قاشقش را رها کرد پوفی کشید و پلک هایش را روی هم فشرد.

– به تو مربوط نیست خواهر گلم بشین غذات و بخور تا سرد نشده.

قاشقش را لبالب پر از برنج کرد و همین که خواست طعمش را بچشد، صدای مهرسا در سرش اکو شد و دستش در هوا خشک شد.

– براش خواستگار اومده رادمهر! پس فردا خواستگاریشه خبر داری؟

نگذاشت رادمهر چیزی بگوید و خودش را جلو کشید.

-معلومه که نمی‌دونی ولی در هر حال خواستم بهت خبر بدم بعداً گله نکنی چرا نگفتی و فلان و بهمان…

موجی از صدایش درون گوشش پیچید و پیچید اما هیچ ری اکشنی از خود نشان نداد گویی مغزش از کار افتاده بود.

خودش این جدایی را خواسته بود، نخواسته بود؟ اما چرا باورش نمیشد؟

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
من گلبرگم، شب زایمانم از خونه‌ی شوهرم فرار کردم چون می‌خواست تو اون وضعم بهم دست درازی کنه. نیمه شب با ماشینی تصادف کردم که صاحبش دکتر خوش قد و بالایی بود که من رو برد خونش. طلاقم رو گرفت و برای این که تحت حمایتش باشم من رو صیغه کرد. قرار نبود بینمون اتفاقی بیوفته ولی ...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    قبله گاه شیطان
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    آرمیتا فسایی
  • ویراستار
    نودوهشتیا
  • صفحات
    ۳۱۲۰
  • حجم
    ۱۰/۵ مگابایت
خرید کتاب
25,400 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.