نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان مارتینگل به قلم عالیه جهان بین با لینک مستقیم

رمان مارتینگل نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه، هیجانی، معمایی

تعداد صفحات : ۳۶۳۸

خلاصه رمان : من از کجا باید می دونستم که وقتی تو خونه‌ی شوهرم واسه اولین بار لباس از تنم بیرون میارم، وقتی سعی داشتم حرف بزرگترها رو گوش کنم؛ یه نفر… یه مرد غریبه تمام مدت داشت منو از دوربین های تعبیه شده تو خونه، دید میزد؟! از کجا باید می دونستم که اون مرد، دشمنِ قسم خورده ی شوهرم بود و با دیدنِ من… آشفته شد تا شوهرم رو زمین بزنه. اینبار ضربه محکمتر بود. قویتر… و من زمانی فهمیدم باختم که متوجه شدم…

قسمتی از داستان رمان مارتینگل

طبق آدرسی که دلنوش داده بود مسیر رو طی کردم و پشت در اتاق ایستادم.

یه کنسول درست پشت در اتاق بود که با یه گلدون کوچیک تزیین شده بود.

یه تابلو که دفعه ی آخر شهنام گفته بود به دوربین مجهز هم بود دقیقا رو به در نصب شده بود.

چند لحظه مکث کردم و گوشام تیز شد. صدای یه نفر رو شنیدم که گفت: باید هرچه زودتر به فکری واسه این مجید بی همه چیز کنیم.

داره پشت سرمون نقشه میریزه واسه زمین زدن پروژه لرد؟ تو که نمیخوای بازیچه دست این یارو بشیم.

صدای لرد هوش رو می شناختم. بم… گرفته و رسا… سپردم به شهنام که کارش و یکسره کنه.

فعلا باید یه مدت صبر کنیم چون چیزایی دستشه که ممکنه کنیم چون چیزایی دستشه که برامون خطر آفرین بشه.

به آماندا و پیمانی هم می سپرم هرجا شد گیرش بندازن.

دوباره همون مرد اولی به حرف اومد: نمیشه وقت کشی کرد، این مجید داره بد چوبی لا چرخمون میذاره اگر این چرخه ی موش و گربه بازیش گل کنه اونوقت من ساکت نمیمونم تا تو کارا رو پیش ببری من سی درصد سرمایه ی این کارم.

دستام می لرزید این و از امواجی که روی قهوه می افتاد می فهمیدم. یه شخص دیگه وارد بحث شد. پس شهنام کجا بود؟!

_الان مقدار سرمایه اهمیتی نداره اگر قرار باشه بلایی سرمون بیاد پای همه ی ما گیره…

پلیس به سرمایه نگاه نمی کنه، اونی که بیشتر ضرر میکنه، کسیه که بیشترین سود رو داره چون هم سرمایه‌ش میره هم اعتبارش و هم…

مکث کرد ولی با تحکم بیشتری ادامه داد: هم جونشو…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
من از کجا باید می دونستم که وقتی تو خونه‌ی شوهرم واسه اولین بار لباس از تنم بیرون میارم، وقتی سعی داشتم حرف بزرگترها رو گوش کنم؛ یه نفر... یه مرد غریبه تمام مدت داشت منو از دوربین های تعبیه شده تو خونه، دید میزد؟! از کجا باید می دونستم که اون مرد، دشمنِ قسم خورده ی شوهرم بود و با دیدنِ من... آشفته شد تا شوهرم رو زمین بزنه. اینبار ضربه محکمتر بود... قویتر... و من زمانی فهمیدم باختم که متوجه شدم...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    مارتینگل
  • ژانر
    عاشقانه، هیجانی، معمایی
  • نویسنده
    عالیه جهان بین
  • ویراستار
    نودهشتیا
  • صفحات
    ۳۶۳۸
  • حجم
    ۱۵ مگابایت
  • منبع تایپ
    نودهشتیا
خرید کتاب
27,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.