رمان هلال ماه نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، پلیسی، معمایی، انتقامی
تعداد صفحات : ۲۴۳۳
خلاصه رمان : دختر و پسری که با صحنه سازی فیلمشون پخش میشه و مجبور میشن برای مدتی نقش بازی کنن و باهم همخونه بشن ولی وقتی دختره حامله میشه و.. میفهمه همهی اینا نقشه بوده تا پسره بهش؟..
قسمتی از داستان رمان هلال ماه
“فرین” این چند روزه حس بهتری داشتم سروکله زدن با ارقام همیشه حالمو بهتر می کرد.
به قول آنی، می گفت: انقدر با اعداد و ارقام سرو کله زدی که شبیه ماشین حساب شدی،
همونه تو هر رابطه خیلی حساب کتاب میکنی آخرشم خروجیت با ورودیت نمیخونه!
چرا؟! خب معلومه تو اصلا ورودی نداری تا خروجی بده!
البته من زیاد اهمیتی به سخنرانی هاش نمیدم. کلا زیاد حرف میزنه.
بعد از دیدار کذایی چند روز پیش توی رستوران کلا بهم ریخته بودم،
اون نگاه و اون صورت مبهوت از جلوی چشمام کنار نمی رفت،
رویای هجده ساله ای که در عین شیرینی می تونست به تلخی کابوس احوالم و تلخ کنه.
همون طور که پیش بینی کرده بودم، با سارا تماس گرفته بود و حرف رو کشونده بود طرف من،
سارا هم البته با کلی چشم غره و کنایه به من، در جوابش گفته بود خبری از من نداره و هنوز همون جایی که بودم هستم،
ولی من از لحن صحبتش متوجه متقاعد نشدنش شدم.
یک تماس با نجاتی تقریباً خیالم رو از جهاتی راحت کرد و امیدواری زیادی بهم تزریق کرد.
و حالا اینجا توی این اتاق نسبتا بزرگ پشت میزی پر از کپی و فاکتور و صورت حساب تقریبا حس خوبی داشتم.
با اینکه اصلا از صاحبش خوشم نمیومد «مرتیکه قالتاق!!»