رمان وسوسه های آتش و یخ نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، هیجانی، انتقامی
تعداد صفحات : ۱۴۶۲
خلاصه رمان : ارسلان انتظام بعد از خودکشی مادرش، به خاطر دست درازی عمویش، بعد از پانزده سال برمی‌گردد و با یادآوری خاطرات کودکیش تلاش می‌کند از عمویش انتقام بگیرد و گمان می کند با وجود دختر عمویش ضربه مهلکی میتواند به عمویش وارد کند…
قسمتی از داستان رمان وسوسه های آتش و یخ
یک هفته گذشت و بهادر هنوز تماس نگرفته بود… نگران شدم نکند پیش بینی هایم اشتباه درآمده باشد.
از آن شبی که خانه دایی سعید بودم و از جلسه بهادر و عزتی گفتم، هر سه منتظر بودند که بالاخره ببینند بهادر قبول کرد یا نه.
و حال بعد از یک هفته خودم هم نگران شده بودم… نکند تیرم به سنگ بخورد.
از طرفی جواهریان هم هر لحظه پایش را بیشتر در حریمم دراز می کند. توجه به التفات های گاه و بی‌گاهش نمی کنم…
ببینم تا کجا پیش می رود. اگر زیاده روی کرد بی شک اخراجش می کنم… محیط کار من جایی برای بدکاره بودن ندارد.
البته باید مطمئن شوم… هرچند هر روز بر من محرز می شود که او لایق کار در دفتر من نیست.
امشب هم از آن شب هاست که دلم می خواهد در اتاق گوشه دفترم تا صبح با افکاری که ذهنم را تسخیر کرده اند سپری کنم.
جواهریان در حال مرتب کردن اتاقم است… انگار هر روز لباس های تنش آب می رود و تنگتر و کوتاه تر می شود.
درست است اینجا یک ارگان دولتی نیست که لباس مناسب با اصول خواسته باشم…
اینجا لباس پوشیدن آزاد است و من هم در کشوری زندگی کرده ام که لباس پوشیدن اصول خاصی ندارد.
ولی اینجا ایران است و برایم این پوشش در این کشور جالب بود.
