نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان ویرانگر به قلم سمیرا پروانه با لینک مستقیم

رمان ویرانگر نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی

تعداد صفحات : ۶۹۳

خلاصه رمان : اسرا یه دختر مذهبی و دانشجو بود که مثل بقیه‌ی دخترا منتظر شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید زندگیش بود و حتی تو خیالاتش هم تصور نمی‌کرد مرد زندگیش همون افسر پلیس گیج و عجیبی باشه که به طور اتفاقی تو یه شب تابستونی سر از اتاقش درمیاره و بهش دست درازی می‌کنه… بعد اون شب اسرا موند و روح زخمی که پیشنهاد ازدواج اون مردو قبول نمی‌کرد اما اینبار بازهم سرنوشت بیکار ننشست… اسرا حافظشو از دست داد و وقتی تو بیمارستان چشم باز کرد مرد جذابی رو کنار خودش دید که خودشو نامزد اسرا معرفی می‌کرد…

قسمتی از داستان رمان ویرانگر

“مهراد”چند قدمی که از اتاقش فاصله گرفتیم رو به دکتر گفتم: دکتر می‌خوام باهاتون حرف بزنم.

برگشت و نگاهم کرد عینکش را با انگشت اشاره روی چشمانش جابجا کرد و گفت:

-بله منم می‌خواستم باهاتون حرف بزنم… لطفا بیاین اتاقم.

سرم را تکان دادم و همراهش به راه افتادم. وارد اتاقش شدیم.

او پشت میزش نشست و من رو یکی از صندلی های جلوی میزش، عینکش را از روی چشمانش برداشت.

روی میز گذاشت و با جدیت گفت: صادقانه بگم هنوز قانع نشدم که چرا به دروغ گفتی اون خانوم تصادف کرده و به این روز افتاده.

کلافه و با اخم هایی درهم نگاهش کردم.

-فکر می‌کردم باهاتون هماهنگ شده و دیگه دنبال دلیل این کارمن نمی‌گردین؟

دستانش را روی میز به هم گره زد.

-بله… وقتی سردار باهام تماس گرفت و ازم خواست این کارو بکنم بی چون وچرا قبول کردم چون بهش اعتماد دارم و کسی که مورد اعتماد سردار باشه مورد اعتماد منم هست

اما چیزی که وجدانمو اذیت می‌کنه اینه که این دختر باید فشار زیادی روش بوده باشه که به همچین روزی بیافته…

همچین موردی نادره جناب. یک نوع فراموشی بر اثر افسردگی هست… یعنی اونقدر روش فشار عصبی بوده که مغزش ترجیح داده فراموشش کنه!

دستی به چشمان خسته ام کشیدم. شنیدن این حرف ها اذیتم می‌کرد…

اینکه مسبب این حال آن دختر من بودم.

من فقط می‌خواستم با او حرف بزنم و بگویم که می‌خواهم برایش جبران کنم نمی‌دانستم با دیدن من به این حال و روز می‌افتد.

بعد هم که متوجه شدم حافظه اش را از دست داده هم خوشحال شدم و هم ناراحت.

ناراحت شدم چون وقتی به این روز افتاد به عمق فاجعه پی بردم.

و خوشحالیه من هم بابت این بود که حس می‌کردم خدا به این شکل راهی جلوی پای من گذاشته تا اوضاع را کمی درست کنم.

شاید خدا خواسته این شکلی کمکم کند …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
اسرا یه دختر مذهبی و دانشجو بود که مثل بقیه‌ی دخترا منتظر شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید زندگیش بود و حتی تو خیالاتش هم تصور نمی‌کرد مرد زندگیش همون افسر پلیس گیج و عجیبی باشه که به طور اتفاقی تو یه شب تابستونی سر از اتاقش درمیاره و بهش دست درازی می‌کنه... بعد اون شب اسرا موند و روح زخمی که پیشنهاد ازدواج اون مردو قبول نمی‌کرد اما اینبار بازهم سرنوشت بیکار ننشست... اسرا حافظشو از دست داد و وقتی تو بیمارستان چشم باز کرد مرد جذابی رو کنار خودش دید که خودشو نامزد اسرا معرفی می‌کرد...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    ویرانگر
  • ژانر
    عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی
  • نویسنده
    سمیرا پروانه
  • ویراستار
    نودوهشتیا
  • صفحات
    ۶۹۳
  • حجم
    ۱/۸ مگابایت
خرید کتاب
26,200 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.