رمان کسی که مراقبم باشد #حامی نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، خارجی
تعداد صفحات : ۶۶۵
خلاصه رمان: گرنت مورگان یکی از واجد شرایطترین و دست نیافتنیترین مجردهای لندن است. همچنین یکی از بهترین نیروهای اداره خیابان بو هم هست. هنگامی که یک شب دیر وقت برای تحقیق درباره یک قربانی مغروق به اسکله فراخوانده میشد، از تشخیص چهره ویوییِن رز دووال بانوی دلربای مجالس حیرتزده میشود. وقتی متوجه میشود که او زنده است، مبهوت تر هم میشود. از آنجایی که کسی نیست از این دختر مراقبت کند، ویوییِن را به خانهاش میبرد و مداوایش میکند اما متوجه میشود که او از فراموشی رنج میبرد.
قسمتی از داستان رمان کسی که مراقبم باشد
گرنت که اصلاً متوجه نمیشد دارد کجا میرود، از راه پله پایین رفت.
ذهنش پر از سؤال و احساسات مختلف بود… بارها و بارها نجوا کرد: «ويويين.»
لحنش هم مرتباً از بد و بیراه گفتن به نجوایی آرزوگونه در تغییر بود.
خودش را در کتابخانه که پناهگاهی از چرم و چوب بلوط با صندلی های راحت مستعمل و قفسه های کتاب بود، پیدا کرد.
قفسه های کتاب درهای شیشه ای اریب و فلزکاری های برنجی زیبا داشتند.
کتاب های کتابخانه اش را با وسواس جمع کرده بود در بین دو جلد چرمی هر کتابی ممکن بود باشد.
پشته انبوهی از روزنامه روی میزش قرار داشت و همین همیشه باعث خانم باتنز غرغرکند و بگوید که این خانه بزرگترین خطر آتش سوزی در لندن است.
گرنت ممکن نبود بدون اینکه کتاب یا کاغذی در دست داشته باشد یک گوشه ساکت بنشیند.
وقتی در حال کار یا خواب نبود مطالعه میکرد.
هر چیزی میخواند تا او را از فکر کردن به گذشته بازدارد.
شب هایی که حسرت هایش مانند ارواحی در سرش فرو میرفتند و خواب را از سرش میپراندند، به کتابخانه میآمد.
نوشیدنی مینوشید و آنقدر مطالعه میکرد که دیگر کلمات جلوی چشمانش محو میشدند.
از کنار قفسه های پر از کتاب با جلدهای چرمی گذشت و دنبال چیزی گشت که حواسش را پرت کند …