نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان آبان سرد به قلم فاطمه خاوریان با لینک مستقیم

رمان آبان سرد نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : ۲۰۱۹

خلاصه رمان : میان تلخی یک حقیقت دست پا میزدم و فریادرسی نبود. دستی نبود مرا از این برهوت بی نام و نشان نجات دهد. کسی نبود محکم توی صورتم بکوبد و مرا از این کابوس تلخ و شوم بیدار کند! چیزی مثل بختک روی سینه ام افتاده بود و انگار کسی با تمام قدرتش دست هایش را دور گلویم انداخته بود و داشت خفه ام می کرد! خفگی بهترین تعریف برای این حال نزار و بی نفسی بود. صدای جیغ مژگان را بیخ گوشم می شنیدم و…

قسمتی از داستان رمان آبان سرد

به خودم که آمدم دیدم دختر بچه ی شمس و آناهیتا فتاح روی پاهای من خوابش برده. به خودم که آمدم دیدم بی هیچ نسبت و دلیلی آمده ام تا برای آناهیتا فتاح، همسر شمس کادو تولد بخرم!

وقتی رسیدم آرام صدایش زدم و خیلی زود نشست چشم هایش را با پشت دست هایش مالید و پیاده شدیم.

دستش را محکم گرفتم تا این امانتی را خیلی خوب حفظ کنم.

وارد پاساژ که شدیم گرمای لذت بخشی حالمان را جا آورد. اوا هنوز خواب الود و کسل بود. -آوا جان؟

سر بالا آورد و نگاهم کرد چشم هایش خمار بود و خسته و من فکر کردم چرا این بچه باید این قدر خســـته باشـــد و احتمالا تمام روز تعطیلش را کنار مادرش در محل کارش گذرانده باشد؟

این زن و شوهر کمی عجیب بودند. -بله ماهک خانوم؟

ایستادم و مقابلش روی پاهایش نشستم: با من غربی میکنی؟ -غریبی؟

لبخند زدم و شال گردنش را مرتب کردم.

-منظورم اینکه از من خجالت نکش باهام راحت باش رفیق شدیم دیگه مگه نه؟

سرش را به علامت مثبت تکان داد و ادامه دادم: – آفرین دختر خوب. من و ماهک صدا کن خب؟ – باشه. _بریم سراغ ساعت پس؟

اهوم بامزه ای گفت و راه افتادیم سمت مغازه ها پشت ويترين ها بغلش می کردم تا بهتر ببیند و انتخاب کند. عجیب بود که این قدر زود با تمام سختی و تلخی هایم با این بچه اوخت شده بودم.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
میان تلخی یک حقیقت دست پا میزدم و فریادرسی نبود. دستی نبود مرا از این برهوت بی نام و نشان نجات دهد. کسی نبود محکم توی صورتم بکوبد و مرا از این کابوس تلخ و شوم بیدار کند! چیزی مثل بختک روی سینه ام افتاده بود و انگار کسی با تمام قدرتش دست هایش را دور گلویم انداخته بود و داشت خفه ام می کرد! خفگی بهترین تعریف برای این حال نزار و بی نفسی بود. صدای جیغ مژگان را بیخ گوشم می شنیدم و...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    آبان سرد
  • ژانر
    عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده
    فاطمه خاوریان
  • ویراستار
    نودهشتیا
  • صفحات
    ۲۰۱۹
  • حجم
    ۶/۵ مگابایت
  • منبع تایپ
    نودهشتیا
خرید کتاب
26,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.