رمان تاریک ترین بوسه (جلد دوم از مجموعه تاریک ترین) نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، خارجی
تعداد صفحات : ۸۷۷
خلاصه رمان : اون به عنوان تاریک ترین جنگجو شناخته شده بود. ماالک هامیت، مِریا. پادشاه مردگان. بیشتر از همه اینا بود، چون اون ارباب دنیای زیرین بود. مدت ها پیش جعبه پاندورا رو باز کرده بود، جعبه قدرتمندی که از استخوانای یه الهه ساخته شده بود و گروهی از شیاطین رو روی زمین رها کرد. به عنوان تنبیه، اون و جنگجوهایی که بهش کمک کرده بودن مجبور شدن اون شیاطین رو درونشون نگه دارن…
قسمتی از داستان رمان تاریک ترین بوسه
این روزا همه خدایان رو نادیده می گرفتن و اونارو به عنوان اسطوره و افسانه نوشتن.
البته این انقدری که بقیه رو آزار می داد آنیا رو نمی داد. ناشناس بودنشو دوست داشت.
بالاخره با شکم بهم پیچ خورده جواب داد: ” اعضای خانواده شونو قربونی کردن. ”
اوه، چقدر ازشون متنفر بود. یکی دیگه از دلایلی که خوشحال بود این بود که روزهای قدیم، خب، گذشته بودن.”
بیشتر افراد بی گناه انتخاب شدن… اونا گلوشونو بریدن و شاهد خونریزی اونا بودن.
رنگ لوسین پرید: “این چیزیه که در اینجا انتظار میره دقیقا چیکار باید کرد؟ ”
“نه همیشه. گاهی اوقات خونی که آزادانه توسط یه نیازمند تقدیم میشه بیشتر از کشتن شخص دیگه ای یه قربونیه و می تونه حقه رو انجام بده.
اما هیچ کس نمی خواست اونو در نظر بگیره.
اینجوری مجبور بودن به خودشون صدمه بزنن و بیشتر مردم ترجیح میدن یکی از عزیزانشونو سقط کنن و اینو یه عل نجیبانه بدونن.
” لوسین یکم رنگ و رو گرفت خنجری از چکمه اش بیرون کشید، وقتی فلز روی چرم لغزید سوت کشید”.
آنیا عقب رفت، کف دستاشو بالا و بیرون آورد: ” چی، الان به فدا کردن من فکر میکنی؟ “