رمان رویای سپید (جلد دوم) نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۹۶۸
خلاصه رمان : حامد بعد از ۸ سال زندگی زناشویی عجولانه بر اثر یک اشتباه سپیده رو طلاق میده و پشیمون میشه حالا خواستگار مطرحی برای سپیده پیدا شده، رگ غیرت حامد بالا زده و قصد داره سپیده رو برگردونه …
قسمتی از داستان رمان رویای سپید
تا ظهر که ناهارم آماده شد همهی حواسم به گوشی بود.
نمیدانم چرا از دیشب که حامد دلخور رفت، من هم حال غربی داشتم.
با این که خودم خواستم دست از سرم بردارد ولی عجیبی در من جوانه زده بود.
چیزی بین خواستن و نخواستن یک جور خودخواهی بیمار گونه در من شکل گرفته بود.
انگار دوست داشتم حامد التماسم را کند و من او را پس بزنم،
هر چه تلاش میکردم نمیتوانستم از ته دل او را ببخشم ولی منکر این هم نبودم که توجه و منت کشی اش را دوست داشتم.
میدانستم او را آزار میدهم ولی به خاطرش زیاد ناراحت نبودم این وسط مهربد اذیت میشد که این را نمیخواستم.
دمنوش آویشن را ریخته بودم تا سرد شود گوشیم زنگ خورد با هول آن را از روی کانتر چنگ زدم صفحه اش را نگاه کردم اسم دکتر مجد افتاده بود.
خوشحال نشدم ولی نمیشد جواب ندهم، چون دوباره زنگ میزد ناچار تماس را برقرار کردم سلام دادم جوابم را به گرمی گرفتم.
دکتر پرسید: چطوری سپیده جان خوبی؟
از لحن صمیمی که تازگی بیشتر به کار میبرد چندان خوشم نیامد.
درست عکس او سعی کردم جدی و رسمی باشم، گفتم: ممنونم خیلی بهترم نامی جان چطوره؟
-خوبه خیلی سراغت رو میگیره هر وقت میاد مطب دوست داره بیاد پیش تو،
با این که بهش گفتم مریضی نمیای ولی مثل اینکه نمیخواد باور کنه که نیستی بازم خودش میاد مطبت در میزنه.
جدای از پدر پیلهای که داشت نامی را دوست داشتم.
بسیار بچه با محبت و پر احساسی بود ولی به این نتیجه رسیدم که دکتر مجد محبت هایم به نامی را جور دیگری که خودش دوست دارد تعبیر میکند …