نودهشتیا
مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور
نودهشتیا
پست های ویژه

دانلود رمان شهر گناه به قلم ستاره شجاعی مهر با لینک مستقیم

رمان شهر گناه نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۸۷۲

خلاصه رمان: بوی خون میومد. نگاه ترسیدم رو چرخوندم به دور و برم. چشمای اونم ترسیده بود. عرق از روی پیشونیش سر خورد اشک های جمع شده توی مردمک های سیاهش دلمو لرزوند. اولین بار بود اشکش رو می‌دیدم. یکم خودم رو کشیدم عقب نفسم بالا نمیومد… نفسش بالا نمیومد. تو شوک وحشتناکی دست و پا می‌زدم. زیر گلوم می‌سوخت. جای فشار ناخناش روی قفسه‌ی سینم درد می‌کرد. دستای اونم خاکی بود… خونی بود…

قسمتی از داستان رمان شهر گناه

پیام پوپک را باز کرد درک نمی‌کرد چرا این همه اصرار به بودن او در تولد دختر عمه اش دارد.

برایش نوشت: من خجالت میکشم پوپک.

پیام را فرستاد و کمی منتظر ماند تا دوبار تیک خورد و پوپک مشغول نوشتن شد.

-نه خیر میای. دیگه داری با بابام همکار میشی و ایکن چشمک و خنده هم فرستاد.

لبخندی روی لب‌های رونا نشست بدش نمی‌آمد به جشن تولد دختر عمه‌ی پوپک برود. یادش آمد باید کادو هم بخرد.

-میای؟

از اصرار پوپک کلافه بود اما سریع تایپ کرد: اره دختر مگه هفت ماهه به دنیا اومدی؟

صدای در هال را که شنید صفحه‌‌ی گوشی را ناخواسته خاموش کرد و از لای در نیمه باز سرکی به بیرون کشید.

کیا بود که از همان فاصله بوی سیگارش توی بینی رونا پیچید.

نرگس از یک ساعت پیش شوهرش را روی ویلچر نشانده بود تا او را برای هوا خوری بیرون ببرد.

-نرگس… نرگسی؟

از لحن ملایم کیا خیلی جا نخورد.

عادت داشت پس از مشاجره و لفظ های بی ادبانه با حال خوب برگردد و از دل مادرش بیرون بیاورد.

-نیستی نرگس بانو!

در را کامل باز کرد و دست به سینه به چارچوب تکیه داد: ننت نیست.

سرش به طرف رونا برگشت و پوزخندی پر صدا زد: مگه نمی‌بینی نه بابات هست نه ویلچرش.

کیا خندید و نزدیک رونا آمد: چیه دلخوری؟

-خیلی رو داری بخدا.

انگشت کیا روی گونه اش درست همان قسمتی که زده بود نشست و نوازشش داد.

-خیلیم قرمز نشده!

رونا با اخم رو برگرداند و به اتاق برگشت. اتاقی که جز چند گلدان و یک تخت و کمد و یک میز عسلی چیزی نداشت.

چند مدل طراحی از فرش روی دیوار چسبیده بود که تنها همان نشان از هنر یکی از اعضای خانواده داشت.

-چه جوری جبران کنم دل رونا خانم رو به دست بیارم؟

هرکاری می‌کرد نمی توانست از دستش ناراحت شود و کینه به دل بگیرد.

سال‌های سال در خانه‌ی آن‌ها زندگی کرده بود و او را جای برادرش می‌دانست.

برادری که اگر کمی از سرکشی هایش کم می‌کرد حتما عاقبت بهتری داشت …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
بوی خون میومد. نگاه ترسیدم رو چرخوندم به دور و برم. چشمای اونم ترسیده بود. عرق از روی پیشونیش سر خورد اشک های جمع شده توی مردمک های سیاهش دلمو لرزوند. اولین بار بود اشکش رو می‌دیدم. یکم خودم رو کشیدم عقب نفسم بالا نمیومد... نفسش بالا نمیومد. تو شوک وحشتناکی دست و پا می‌زدم. زیر گلوم می‌سوخت. جای فشار ناخناش روی قفسه‌ی سینم درد می‌کرد. دستای اونم خاکی بود... خونی بود...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    شهر گناه
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    ستاره شجاعی مهر
  • ویراستار
    نودوهشتیا
  • صفحات
    ۸۷۲
  • حجم
    ۳ مگابایت
خرید کتاب
29,500 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
سایت نودهشتیا، کانال اصلی سایت دانلود رمان 98ia است که مرجعی برای دانلود رمان های جدید عاشقانه ایرانی و خارجی بدون سانسور و رایگان می باشد
آمار سایت
  • 596 نوشته
  • 588 محصول
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.