رمان صعود از گناه (جلد دوم از مجموعه گناهان پدران) نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، مافیایی، خارجی
تعداد صفحات : ۵۸۲
خلاصه رمان : پیوند مرگباری که هیچ وقت قرار نبود اتفاق بیفته. مارچلا یه انتخاب سخت به مدکس داد و مدکس مارچلا رو انتخاب کرد. با این حال مارچلا مطمئن نیست مدکس آماده اس به یه رابطه متعهد بشه،یا اینکه میترسه آزادی ای که سبک زندگیش داشتو از دست بده. مدکس تمام عمرش میدونست دشمناش چه کسایین، ولی یهو به جایی رسیده که نمیدونه به کی میتونه اعتماد کنه. هیچ وقت جایی تو زندگی و خانواده ی مارچلا پیدا میکنه یا …
قسمتی از داستان رمان صعود از گناه
“آریا”به عنوان یه مادر همیشه بهترین چیز رو برا دخترم می خواستم سعی کردم تا حد امکان ازش محافظت کنم.
البته لوكا كنترل جزئیات حفاظت ازشو تو دست گرفته بود.
وقتى لوكا خبر دزدیده شدنشو بهم داد، قلبم شکست.
دنیای ما با زن ها مهربان نبود. ولی فکر می کردم مارچلا هیچ وقت از جنبه های پست زندگیمون صدمه نمیبینه.
قرار بود حتی تو ازدواجم از آسیب در امان باشه.
متوجه شده بودم که همه چیز بین اون و جووانی از بین رفته بود، اما امیدوار بودم به طور معجزه آسایی چیزی که من و لوکا داشتیمو پیدا کنن.
شاید چشممو رو واقعیت اوضاع بسته بودم، چون آرزوم برای امنیت مارچلا خیلی قوی بود.
تو ازدواج با جووانی امنیتش تضمین می شد، اما خوشحال نبود.
حالا وقتی مارچلا تو حضور همه مدكسو بوسید متوجه شدم به اندازه ی کافی بزرگ شده که بتونه تو نبردهای خودش بجنگه و به روش خودش این مبارزه رو انجام داد.
اونقدر قوی بود که نمیخواست پنهون بشه یا عقب نشینی کنه.
مثل لوکا بود؛ فقط یه نوع واکنشو می شناخت و اون حمله بود.
این بوسه اعلان جنگ بود به همه ی کسایی که منتظر بودن در برابر قوانینشون تعظیم کنه.
من و لوکا می خواستیم مارچلا به اندازهی الهه ای که اسمشو روش گذاشته بودیم قوی باشه و واقعا هم بود فقط قبول کردنش برا لوکا سخت بود.
با یه نگاه به صورت لوکا فهمیدم که نزدیک بود منفجر بشه.
سریع ساعدشو لمس کردم تا آروم بشه.
نگاه خشمگینش چرخید سمتم و یکم از عصبانیتش از بین رفت.
اما نه همش برا افرادی که مثل من نمی شناختنش خشمش به خوبی زیر ماسک سردش پنهون می شد …