رمان هیچکسان جلد دوم نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : ترسناک، معمایی
تعداد صفحات : 345
خلاصه رمان : این قسمت بهراد جن گیر شده و چند نفر میان سراغش تا مشکلشونو حل کنه…در همین حین متوجه اتفاقات عجیبی در اطراف ِ خودش میشه و البته رفتار عجیب در دوستانش میشه که از پاسخ بهشون عاجزه و …
قسمتی از داستان رمان هیچکسان جلد دوم
بعد از چند دقیقه ماشینو جلوی یه خونه نگه داشت و هر دو پیاده شدیم.
آقای نجفی زنگ زد و وارد خونه شدیم.خونه ی بزرگی بود اما اصلا شیک نبود.
به نظر می رسید زیاد بهش اهمیت نمیدن. هنوز توی حیاط بودیم که پرسیدم: خیلی وقته اینجا زندگی می کنید؟
نجفی… بله، تقریبا هفده هجده سالی میشه.
همسر آقای نجفی جلوی در ورودی منتظرمون ایستاده بود.
سعی میکرد لبخند بزنه اما مشخص بود که حال خوبی نداره.
وقتی وارد خونه شدم سنگینی ِ فضا کاملاً روم تاثیرگذاشت.
احساس می کردم هیچ انرژی مثبتی اونجا وجود نداره.خونه شون اصلا نور گیرنبود و با اینکه
چراغ ها رو روشن کرده بودن اما باز هم مشکل ِ روشنایی داشت.
نجفی – پسرم توی اتاقشه…اونطرف. میشه یه لحظه بشینید، من چند تا سوال دارم.
همه نشستیم و من با دقت به اطراف نگاه کردم.سقف ِ خونه مشکلی نداشت و از این بابت خیالم راحت بود.
مونده بود اتاق ها که باید در موردشون می پرسیدم. اسم پسرتون چیه؟
نجفی – فرزان. فرزند دیگه ای ندارید؟
نجفی – چرا ، دو تا دختر هم دارم…یکیشون ازدواج کرده و یکیشون هم مدرسه میره.
تا این جمله ی آقای نجفی تموم شد از توی آشپزخونه صدایی شبیه به کشیده
شدن ِ صندلی روی زمین اومد و آقا و خانم نجفی با نگرانی به اون سمت نگاه کردن.
منم جا خوردم اما نه به اندازه ی اونا… لطفا اهمیت ندین… من تا قبل از اینکه بیام اینجا به چند تا موضوغ که می تونه به پسرتون مربوط باشه…
فکر کردم اما بعد از اینکه خونه تونو دیدم، به نظرم احتمال این هم وجود داره که مشکل از خونه تون باشه.