رمان هیچکسان جلد سوم نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : ترسناک، معمایی
تعداد صفحات : 266
خلاصه رمان : شخصیت اصلی داستان ، بهراد مثل جلد قبل با کمک جنی به اسم هاموس به مردم کمک می کنه…یه شب که بهراد داره از سر کار به خونه ش برمی گرده یه پسری رو می بینه که توی کوچه مونده و جایی نداره بره، دلش می سوزه و با خودش می برش خونه.فردای اون شب مامورای آگاهی بهش خبر میدن که یه قاتل زنجیره ای دنبالشه…کمی که می گذره بهراد متوجه میشه پسری که توی خونه ش راه داده…
قسمتی از داستان رمان هیچکسان جلد سوم
چند ثانیه فکر کردم تا ببینم چیزی به ذهنم میرسه یا نه که
یه دختر هجده نوزده ساله با یه لیوان آب اومد پیش مون اولین چیزی که با دیدن دختره به ذهنم رسید این بود که چرا روسری نداره….
اما سریع با خودم گفتم به من چه ربطی داره؟ جلو اومد و بعد از سلام و علیک لیوان آب رو بهم داد و فورا رفت.
یه کم آب خوردم و پرسیدم مطمئنید آزار و اذیت هاشون به همین چیزایی که گفتین محدود میشن؟ ذاکری – آره… تا جایی که من میدونم
کتاب های مذهبی ای که تو خونه دارید آسیب ندیدن؟ مثلا اینکه بسوزوننشون؟…. ذاکری – ما تو خونه کتاب مذهبی نداریم.
اوه… عجب… داشتم فکر میکردم که ذاکری گفت: بعضی وقتا هم از در و دیوار صدا میاد….
فکر کنم این کوچیک ترین آزارشون باشه … در هر صورت اگه این اذیتها زیر سر جن ها باشه اول باید دلیلش رو پیدا کنیم
بعد من میتونم بهتون به دعا بدم و قضیه حل شه فقط باید بگردید دنبال علتش…
به دور و برم نگاهی انداختم و گفتم: من فکر نمیکنم مشکل از خونه تون باشه چون هم نوساز و هم خیلی نورگیر خودتون.
چیزی به ذهن تون نمی رسه؟ می دونید جن ها جسم های لطیفی دارن…
ممکنه یه وقت وسیله ای رو جایی پرت کرده باشید و نا خواسته بهشون آسیب زده رسیده باشه….